سفارش تبلیغ
صبا ویژن

توجه به خدا و نعمتهاى او، محور افکار و نگرش مؤمنان

تا دل انسان به دیگران مشغول است نمى تواند پرواز کند، چون پایش بسته است، اما وقتى با لطف خداوند دل از محبت غیر پاک گشت، پرواز کردن براى او آسان مى گردد. کارهاى ما معمولا بر محور دنیاست و وقتى بدانها مشغولیم، سعى مى کنیم بر وفق مراد انجام گیرد و اگر خیلى هنر داشته باشیم، در انجام آنها و رسیدن به خواسته هایمان از راه مشروع سود مى جوییم. وقتى کارمان تمام شد و با دوستان گرم صحبت شدیم، باز سخن از دنیا به میان مى آید: فلان چیز گران شد، قیمت فلان


صفحه 237

زمین مناسب است و... این بدان جهت است که دل ما به دنیا مشغول است و محرک و انگیزه اى که ما را به حرکت وامى دارد، حب دنیاست.

اگر محبت به خداوند جانشین محبت به دنیا گشت، وقتى انسان از عبادت، کار، تلاش و انجام وظایف الهى اش فارغ گشت و فراغتى یافت که با دوستانش بنشیند، محور سخن خدا خواهد بود. از دنیا و زخارف آن مى گذرد و هنگام اشتغال و فراغت، تمام توجه اش به خداست. معمولا در فراغت و بخصوص هنگام خواب چیزهایى توجه انسان را جلب مى کند که در عمق دل او جاى دارد و هنگام پرداختن به فعالیتهاى روزانه از آنها غافل مى گردد. بنابراین اگر انسان مى خواهد بداند که در عمق دلش چه مى گذرد و محبوب واقعى او کیست، بنگرد در هنگام فراغت و خواب دلش به چه چیزى بیشتر توجه دارد.

کسانى که دل به خدا سپرده اند و بدو محبت دارند، چه در هنگام اشتغال به کار و چه هنگام فراغت و استراحت، محور توجه و افکارشان خدا و نعمتهایى است که او بدانها ارزانى کرده. دوستداران خدا از نعمتهاى ویژه اى برخوردارند که دیگران از آنها خبر ندارند، تا آنجا که نعمتهاى ارزانى شده به دنیا داران برایشان بى ارزش است.

میان عاشق و معشوق رمزى است *** چه داند آنکه اشتر مى چراند

«وَ اَفْتَحُ عَیْنَ قَلْبِهِ وَ سَمْعِهِ حَتّى یَسْمَعَ بِقَلْبِهِ وَ یَنْظُرَ بِقَلْبِهِ اِلى جَلالى وَ عَظَمَتى»

چشم دل و گوش قلبش را مى گشایم تا با دل بشنود و با قلب خود به جلال و عظمت من بنگرد.

انسان غیر از چشم و گوش ظاهرى، چشم و گوش باطنى نیز دارد: «... فَاِنَّها لاتَعْمَى الاَْبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمىَ الْقُلُوبُ الَّتى فىِ الصُّدورِ»(1)

گرچه چشم سر کافران کور نیست، ولى چشم دل و باطنشان کور است.

 


1- حج/46.


صفحه 238

نابیناى واقعى کسى است که چشم دلش کور است و حقایق را درک نمى کند، ولى کسى که اهل محبت خداست، خداوند چشم و گوش دلش را باز مى کند و با دل عظمت و جلال خداوندى را مى بیند و در این صورت امور دنیا برایش پست و حقیر مى گردند و براى او دشوار است به امور دنیا توجه کند، چون فرا روى خود عالم بى کرانى را مى نگرد. مثال کور مادرزادى که چشمش به روى دنیا بازگردد و عالم وسیع دنیا را فرا روى خود ببیند (تا چشم نداشت تنها درون خود را مى دید، ولى تا چشمش باز شد، عالم وسیع دنیا را نیز مى بیند).

تا چشم دل ما باز نشده، از حقایق آن عالم و حتى از باطن و ملکوت عالم دنیا بى خبریم، چون آنها را نمى بینیم: وقتى دنیا و عظمت کهکشان ها و ستارگان را، با چشم و یا دوربین و تلسکوپ مى بینیم از شگفتى ها و گستره آن تعجب مى کنیم، غافل از اینکه این تازه مربوط به دنیاست و نگرش و درک ما همانند درک نابیناست و هنوز چشم دلمان باز نشده است که عظمت نامحدود الهى را ببینیم که در آن صورت دنیا با همه وسعت و گستردگى اش برایمان تنگ مى گردد.

«وَ اُضَیِّقُ عَلَیْهِ الدُّنْیْا وَ اُبَغِّضُ اِلَیْهِ ما فیها مِنَ اللَّذّاتِ»

دنیا را بر او تنگ مى گردانم و لذتهاى آن را بر او مبغوض مى سازم.

 


نوشته شده در  جمعه 86/5/26ساعت  8:0 صبح  توسط مدیر 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
شرح حدیث معراج
خودشناسی برای خودسازی
[عناوین آرشیوشده]
 
 – جنبش وبلاگی حامیان جبهه پایداری